به گزارش
ایران خبر، گویی که جامعه در انتظار نشسته تا ببیند چه چیزی در فضای مجازی مطرح میشود و به همان واکنش نشان دهد. برای همین هم گاه واکنشها به یک موضوع پیش پا افتاده آنقدر زیادو بزرگ میشودکه یک ناظر بیرونی از حجم آن تعجب میکند و گاه بهموضوعات بسیار بزرگتر هیچ واکنشی نشان داده نمیشود. بهطور مثال میشود تصور کرد که بحران آب با واکنشهای گستردهای روبه رو نیست تا زمانی که مثلاً فیلم یک روستای قحطی زده یا مثلاً خدایی نکرده تصویر مرگ چند نفر در اثر بیآبی به نمایش گذاشته شود. آن گاه است که سیل کامنتها و حتی ناسزاها و بحثها روانه این فضا میشود و بیشتر همه این اتفاقات هم همراه با نوعی جوزدگی، خالی کردن خشم بهجای حل مشکل و منطق گریزیست. به شکلی که حتی یک سلسله تصاویر و فیلمها و تولید محتوای هدف دار میتواند نبض فضای مجازی و در پی آن افکار عمومی را در اختیار بگیرد.
خوب یا بد؟
اینکه شاخکهای جامعه اینقدر حساس به محتوای فضای مجازیست چندان بد بهنظر نمیرسد. بههرصورت عصر انفجار اطلاعات همین پیامدها را در پی دارد و چه بسا این مسأله میتواند به حل مشکلات ناشناخته کمک کند. اما یک مسأله را باید درنظر گرفت. آن هم اینکه چرا باید جامعه اینقدر بیتفاوت باشد که تا زمانی که یک موضوع در فضای مجازی به شکل گسترده مطرح نگردد به آن بیاعتنا باشد. مسأله بعدی این است که ادامه این روند و عدم فرهنگسازی و آموزش برای واکنش به موضوعات در فضای مجازی میتواند به هرهری شدن جامعه و علاقهمندی به قضاوتها دامن بزند. جامعهای که عجولانه و از روی جو در فضای مجازی قضاوت میکند بتدریج بهسمت واکنشهای غیر قابل پیشبینی به موضوعات در فضای واقعی کشیده خواهد شد. لااقل بخش کم سن و سال جامعه و بیتجربه و آن بخش که جامعه پذیر نشده به این سمت کشیده خواهد شد.
این موج توهین شگفت انگیز!
نمونه پیش پا افتاده این مسأله را میتوان کامنتهایی دید که درباره برخی شایعات از پولهای دریافتی توسط چند هنرمند در ماجرای زلزله در فضای مجازی مطرح شد. برخی از شهروندان در فضای مجازی ودرست زیر پست های مربوط با این جملات به استقبال این خبر رفتند: از اولشم معلوم بود که این خبر درسته! تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها! یا شهروند دیگری میگوید: همینه دیگه، اینا دلشون برای مردم نمیسوزه! پولارو برداشتن برای خودشون.
نیم نگاه
شاید برخی از مسئولان ذیربط تصور کنند که این واکنشهای عجولانه و خشن در فضای مجازی باقی میماند و برای همین هزینه و سرمایهگذاری برای فرهنگسازی در این زمینه انجام نمیدهند اما واقعیت اینجاست که این اتفاق محدود به فضای مجازی نمیماند. چرا که پس از مدتی در ناخودآگاه افراد این سیل قضاوت تند و خشن و عجولانه عادت میشود.
اینکه شاخکهای جامعه اینقدر حساس به محتوای فضای مجازیست چندان بد بهنظر نمیرسد. بههرصورت عصر انفجار اطلاعات همین پیامدها را در پی دارد و چه بسا این مسأله میتواند به حل مشکلات ناشناخته کمک کند. اما یک مسأله را باید درنظر گرفت. آن هم اینکه چرا باید جامعه اینقدر بیتفاوت باشد که تا زمانی که یک موضوع در فضای مجازی به شکل گسترده مطرح نگردد به آن بیاعتنا باشد
|
این درحالی است که تنها چند ساعت پس از انتشار این خبر، چند هنرمند و حتی دوستان این هنرمندان و ورزشکاران به این ماجرا واکنش نشان دادند و در انتها معلوم شد که چنین خبری درست نبوده و حتی برخی از کانالها و پیجهایی که این خبر را منتشر کرده بودند بلافاصله آن را حذف کردند. به این ترتیب فقط یک قضاوت زودهنگام و توهینهای بیشمار روی دست کاربران باقی ماند و شاید هم یک دنیا پشیمانی!
نمونه دیگر این ماجرا را حتی میتوان درباره یکی از بازیکنهای تیم ملی و کیفیت بازی او پس از دیدار با اسپانیا دید. حجم حمله و توهینها به او در فضای مجازی به اندازهای بود که این بازیکن مجبور شد بخش کامنتهای پیج خود را غیر فعال کند. این در حالی بود که کارشناسان ورزشی به این مسأله اشاره کردند که نباید اینقدر سریع قضاوت کرد و تنها به خاطر چند پست در فضای مجازی این گونه یک بازیکن را مورد حمله قرار داد بلکه باید به تاکتیک مربی نگاه کرد و جایگاه این بازیکن و عملکرد او را در تاکتیک مربی سنجید و نباید اینقدر سریع به او حمله کرد و فضای پرتنشی را برای وی به وجود آورد.
مثال دیگر این مسأله شایعهای بود که درباره نحوه برخورد یک بازیگر با فرزند همسر جدیدش و زندگی خانوادگی تازهاش در فضای مجازی مطرح شد. یا خبری که درباره دارایی برخی مسئولان که در یک پست در اینستاگرام در چند روز اخیر منتشر شد.
در همه این خبرها واکنشهای شهروندان به آن همراه با نوعی شتاب زدگی و تهاجم پیامی و کامنتی روبه روست. به شکلی که کاربر سریع قضاوت میکند و تصمیم میگیرد و حتی حکم صادر میکند. آن چنان که از منظر یک ناظر بیرونی این حجم از واکنشهای سریع و بدون معطلی شگفت انگیز و عجیب است چرا که فاصله زمانی میان تصمیمگیری کاربر برای قضاوت و واکنش به یک شایعه تنها چند ثانیه است.
سرایت از فضای مجازی به واقعی!
شاید برخی از مسئولان ذیربط تصور کنند که این واکنشهای عجولانه و خشن در فضای مجازی باقی میماند و برای همین هزینه و سرمایهگذاری برای فرهنگسازی در این زمینه انجام نمیدهند اما واقعیت اینجاست که این اتفاق محدود به فضای مجازی نمیماند. چرا که پس از مدتی در ناخودآگاه افراد این سیل قضاوت تند و خشن و عجولانه عادت میشود. فردی که با ناسزا یا لایکها عجولانه به استقبال هر پست میرود بتدریج در ناخودآگاه خود یاد میگیرد که در فضای واقعی هم باید همینطور به استقبال تحولات برود. آن چنان که این مسأله قطعاً میتواند در افزایش نزاعهای خیابانی و آمار خشونتهای آنی تأثیرگذار باشد چرا که به هر ترتیب تکرار قضاوتهای مجازی میتواند به یک عادت در وجود هر فرد مبدل شده و او را به سمت واکنشها در دنیای واقعی سوق دهد.
با این تفاسیر راه حل را باید در کجا جست و جو کرد؟ شاید در این مرحله، برخی به نیاز فرهنگسازی ازطریق رسانههای فراگیری همچون تلویزیون اشاره کنند.اما برخی کارشناسان و صاحبنظران نظر دیگری دارند. این دست صاحبنظران براین باورند که باید برای قشر کم سن و سال جامعه راه حل را در دوران سال های آخر مقطع دبستان و راهنمایی یافت. جایی که باید مثل درس ریاضی، علوم، مدنی، درس و کتاب هایی درباره فضای مجازی برای دانشآموزان در نظر گرفت و در این سنین که آموزش پذیر هستند و برای یادگیری گارد ندارند، به آنها آموزش داد که نباید درباره موضوعات در فضای مجازی سریع واکنش نشان داد وبه طور کلی نحوه رفتار در فضای مجازی را برای آنها باز کرد.
در این سو قشر دانشجو قرار دارند که باید دراین باره برای آنها کارگاههای فضای مجازی در دانشگاه تدارک دید و برای حضور آنها دراین جلسات و مباحث مشوق در نظر گرفت. در این کارگاه ها با بحثهای آزاد درباره موضوعات روز فضای مجازی به آنها تبعات این قضاوتهای زودهنگام را گوشزد کرد. آنها قشر فرهیخته هستند و در صورت اقناع میتوانند موجی در جامعه ایجاد کنند. موجی که البته این بار مثبت خواهد بود.
این مسأله بارها ثابت شده که در صورت تشویق این قشر و به نوعی ایجاد انگیزه و تحرک در میان آنها میتوان امواج روانی بزرگی را به وجود آورد. امواجی که میتواند بهشکلی مثبت و سازنده رفتارهای بد اجتماعی را ناپسند جلوه دهد و سبب اصلاح آن شود.
باید به یاد داشته باشیم که این حجم از قضاوتهای زودهنگام و واکنشهای سریع در فضای مجازی برای جامعه هزینههای واقعی زیادی در پی دارد، اگر برای فرهنگسازی درست و اصولی دست به اقدام و سرمایهگذاری نزنیم. ضمن اینکه باید به این سؤال اندیشید که چرا فضای مجازی به تنهایی مجرای حساسیت زا نسبت به تحولات اجتماعی برای شهروندان مبدل شده است؟ پس تا زمانی که موضوعی به بدترین شکل ممکن در این فضا مطرح نشود جامعه نباید واکنش نشان دهد؟/ روزنامه ایران