به گزارش ایران خبر، فاطمه معتمدآریا در یک تاکشو گفت: سینما بعد از انقلاب اجازه رشد پیدا کرد، در این مطلب چند نمونه قابل اعتنا سینمای قبل انقلاب را مرور کردهایم.
فاطمه معتمدآریا در یک تاکشو درباره رشد سینما در دهههای شصت و هفتاد حرفهایی زده و آن را کیفیت سینمای قبل از انقلاب قیاس کرده، قیاسی که البته گویی موجب سوتفاهم شده، چون هنر، اساسا در امتداد و تداوم قوام پیدا میکند و انقطاع سیاسی تاثیری در قضاوت آثار هنری نباید بگذارد.
در واقع درباره قضاوتمان راجع به سینمای قبل و بعد انقلاب، به تنها چیزی که نباید توجه کنیم «سیاست» است، البته که سینمای قبل از انقلاب کابارهزده بوده، اما آثار قابل تاملی هم داشته که زبان انتقادی آنها تقویتکننده بسیاری از جریانات بوده است و اصلا سینمای متاثر از موج نو در اروپا، از قبل انقلاب در ایران شروع به کار کرده.این مسائل به قولی جناحبندی و کُریخوانی ندارد، معتمدآریا درباره رشد گونههایی از سینما در دهه شصت بیراه نگفته، همانطور که ارزش برخی آثار قبل از انقلاب را از حیث کیفیت هنری نمیشود زیر سوال برد، در این مطلب چند نمونه قابل اعتنا سینمای قبل انقلاب را مرور کردهایم.
خانه سیاه است
«خانه سیاه است» نام یک فیلم مستند است که فروغ فرخزاد در دهه ۱۳۴۰ درباره جذام خانه بابا باغی نزدیک تبریز، ساخت آن را شروع کرد. فیلم مستند خانه سیاهاست به کارگردانی فروغ فرخزاد و تهیه کنندگی ابراهیم گلستان در پاییز ۱۳۴۱ در پی دیدار فروغ فرخزاد از آسایشگاه جذامیان بابا باغی تبریز ساخته شد.
این فیلم که به سفارش جمعیت کمک به جذامیان در استودیو فیلم گلستان ساخته شد جایزه بهترین فیلم مستند همان سال را در فستیوال فیلم آلمان غربی از آن خود کرد.
شب قوزی
«شب قوزی» فیلمی محصول سال ۱۳۴۳ به کارگردانی فرخ غفاری است. این فیلم که سومین ساخته فرخ غفاری است بر اساس یکی از داستانهای هزار و یک شب نوشته و ساخته شده است. «فرخ غفاری» از جمله کارگردانهایی است که با حضور در جشنوارههای بینالمللی فیلم، راه را برای حضورخارجی سایر آثار ایرانی در مجامع بینالمللی هموار کرد.
«شب قوزی» در زمستان سال ۱۳۴۳ در تهران روی پرده رفت، اگر چه در اکران عمومی با اقبال چندانی روبرو نشد، ولی در جشنوارههای کن، کارلویواری و بروکسل مورد تحسین قرار گرفت. قوزیِ یک گروه شادمانی پس از اجرای یکی از برنامههایش هنگام غذا خوردن خفه میشود. اعضای گروه از ترس، جسد او را به خانهای میبرند که موجب دردسرهایی در آنجا میشود..
خشت و آینه
«خشت و آینه» یکی از برجستهترین آثار تاریخ سینمای ایران ساختهی ابراهیم گلستان است. فیلم «خشت و آینه» در اصل قرار بود سال ۱۹۶۴ در جشنواره فیلم ونیز نمایش داده شود، اما یک اشتباه باعث شد این فیلم در آن زمان به اکران درنیاید. فیلم در اصل قرار بود در فستیوال ونیز در سال ۱۹۶۴ نمایش داده شود، اما بر اثر یک اشتباه از آن بازماند.
«خشت و آینه» داستان یک راننده تاکسی در تهران در سال ۱۳۴۳ را روایت میکند که یکی از مسافرانش نوزادی را در ماشین او رها کرده است. «خشت و آینه»، اثری منحصربهفرد از نظر سبک تصویری و روایت در سینمای ایران است. نسخه ترمیمشده فیلم «خشت و آینه» به عنوان یکی از فیلمهای بخش کلاسیک جشنواره ونیز ۲۰۱۸ به روی پرده رفت.
گاو
در سال ۱۳۴۸ داریوش مهرجویی فیلم «گاو» را بر پایه داستانی از غلامحسین ساعدی کارگردانی کرد. برای این فیلم به خاطر ارائه تصویری واقعی و تلخ از شرایط روستاهای ایران پروانه نمایش صادر نشد.
اما این فیلم که مخفیانه به خارج رسیده بود، جایزه منتقدان را در جشنواره ونیز از آن خود کرد. این موفقیت بینالمللی آن هم به خاطر یک فیلم توقیفشده، برای سینمای بحرانزده ضربهای گیجکننده بود.
پستچی
فیلم «پستچی» بر اساس نمایشنامه ویتسک نوشته گئورک بوخنر محصول سال ۱۳۵۱ به کارگردانی داریوش مهرجویی در جشنوارههای بینالمللی مورد ستایش قرار گرفت، اما در ایران با سانسور به نمایش درآمد. تقی پستچی در خانه اربابی اش با همسرش زندگی میکند و شخصیت عصبی و نامتعادلی دارد. دکتر معالجش دامپزشکی است که او را با داروهای گیاهی درمان میکند.
روزنامه اطلاعات در تاریخ ۱۵ تیر ۱۳۵۱ درباره فیلم پستچی مینویسد:جایزۀ نقدی فستیوال بینالمللی فیلم در برلین به «پستچی» ساختۀ داریوش مهرجویی، فیلمساز جوان ایرانی تعلق گرفت. «پستچی» در بخش سینمای جوانِ فستیوال نمایش داده شد و داوران اعلام کردند که فیلم ایرانی از «فرم» بیمانند هنری بهرهور بوده و بخصوص از نقطه نظر پاسداری از ارزشهای فرهنگی و سنتهای ملی کشورهای در حال توسعه حائز ارزش و اهمیت فراوان است. داوران کاتولیک فستیوال برلین نیز فیلم پستچی را مورد تحسین قرار دادند. فیلم پستچی در فستیوال روتردام هلند نیز برنده جایزه شد.
طبیعت بی جان
سهراب شهید ثالث کارگردان مطرح ایرانی به عنوان یکی از آغازگران موج نوی سینمای ایران شناخته میشود و از بنیانگذاران کانون سینماگران پیشرو به شمار میرود. یک سال بعد از فیلم «یک اتفاق ساده» در ۱۹۷۴ شهید ثالث «طبیعت بی جان» را جلوی دوربین برد.
فیلمی که باز هم در ادامه روند سینمایی اثر قبلیاش بود و بر روزمرگی تمرکز ویژهای داشت، این بار روزمرگیهای زوجی پیر. «طبیعت بی جان» روایتگر زندگی پیرمردی سوزنبان (شخصی که مسئولیت تغییر مسیر ریل قطار را با بالا پایین کردن اهرمی بر عهده دارد) است که بیش از سه دهه از عمر خود را به همین شغل گذرانده است.
باغ سنگی
پرویز کیمیاوی با ساخت فیلمها و مستندهایی متفاوت به عنوان یکی از سینماگران موج نو در ایران مطرح شد. کیمیاوی کمی بعد در مقام کارگردان، نویسنده و بازیگر، فیلم «مغولها» را ساخت. با این فیلم او به شخصیتی مطرح در میان سینماگران موج نو تبدیل شد و با ساخت «باغ سنگی» در سال ۵۵، توانست جایزه خرس نقرهای جشنواره فیلم برلین و جایزه ویژه هیئت داوران جوان جشنواره کن را نیز به دست آورد.
«باغ سنگی» داستان درویش خان، مردی کر و لال، و خانواده اش را روایت میکند از طریق شبانی در صحرا زندکی میکنند. روزی درویش خان در صحرا میآرامد و خواب نما میشود. پس از بیدار شدن تخته سنگ عجیبی را زیر سر خود میبیند و آنرا به خانه میبرد و به درختی میآویزد.
شطرنج باد
«شطرنج باد» یکی از پرجزییاتترین و خلاقانهترین آثار سینمای متفاوت ایران است و در زمان تنها نمایشش در جشنوارۀ فیلم تهران نظر ساتیا جیت رای که رییس هیأت داوران بود را جلب کرد. محمدرضا اصلانی، کارگردان کمکار سینمای ایران با سابقه مستندسازی، آن را ساخته است. فیلم توسط بهمن فرمانآرا تهیه شده است.
داستان فیلم «شطرنج باد» در اوایل قرن خورشیدی در خانهای اشرافی در تهران میگذرد. میتوان شطرنج باد را یکی از نقاط اوج تواناییها فنی سینمای ایران در آن مقطع تاریخی قلمداد کرد.
رگبار
«رگبار» نخستین فیلم بلند بهرام بیضایی و یکی از آثار با ارزش سینمای ایران است. آقای حکمتی به عنوان آدمی که در میان روابط منحط اجتماعی زمان خود میکوشد برخلاف جریان آب شنا کند، مدام در معرض تهدید است. کمترین تاوانی که او باید برای تن ندادنش به این روابط بپردازد.
اسکورسیزی یکی از بانیان تاسیس بنیاد سینمای جهان که کارش ترمیم و حفاظت از فیلمهای در خطر نابودی است، درباره ترمیم «رگبار» بیضایی گفت: «بسیار مفتخرم که بنیاد سینمای جهان این فیلم خردمندانه و زیبا را ترمیم کرده که اولین فیلم بلند بهرام بیضایی است. حال و هوای فیلم من را یاد بهترین چیزهایی انداخت که در فیلمهای نئورئالیستی ایتالیایی دوست دارم و داستان زیبایی یک قصه باستانی را دارد - میتوانید پسزمینه بیضایی در ادبیات، تئاتر و شعر فارسی را حس کنید.
بیضایی هیچگاه آنقدر که استحقاقش را داشت، مورد حمایت قرار نگرفت. او اکنون در کالیفرنیا زندگی میکند و فکر کردن درباره این موضوع که فیلمی چنین استثنایی که زمانی بسیار در ایران محبوب بود، در آستانه نابودی همیشگی قرار داشت، دردناک است. نگاتیو اصلی فیلم ضبط یا نابود شد و تنها چیزی که در دسترس بود یک نسخه ۳۵ میلیمتری با زیرنویس انگلیسی بود. اکنون تماشاگران در سراسر دنیا میتوانند این فیلم چشمگیر را ببینند.»
ساز دهنی
امیر نادری، در آبادان متولد شد و از کودکی کارهایی مثل تخمهفروشی و کنترلچی و آپاراتچی سینما را تجربه کرد و همه این تجارت دستاول را به فیلمهایش آورد. «سازدهنی» محصول سال ۱۳۵۲ اولین فیلمی که امیر نادری در کارنامه پرافتخارش ثبت میکند درباره زادگاهش است. ورود یک سازدهنی از فرنگ، همه کودکان را به وجد میآورد.
امیر نادری در سال ۱۳۵۲ سه فیلم تنگسیر، تنگنا و ساز دهنی را در فضاهای متفاوت ساخت که هر سه فیلم در مورد مبارزه با ستم و ظلم است، سه فیلمی که هر کدام برنده با نامزد جوائز مختلفی در سطح جهانی و سینمای ایران شدهاند.
آرامش در حضور دیگران
ناصر تقوایی پیش از آن که به سینما بیاید در تلویزیون مشغول به کار شد که سریال محبوب «دایی جان ناپلئون» یکی از بهترین سریالهای تاریخ تلویزیون محصول همان سالهاست.
ناصر تقوایی اولین فیلم سینماییاش یعنی «آرامش در حضور دیگران» را با اقتباس از داستانی نوشتهی غلامحسین ساعدی ساخت. فیلمی که برندهی جایزهی شیر نقرهای ونیز شد و چهرههای ادبی ایران مثل محمدعلی سپانلو و منوچهر آتشی هم در آن جلوی دوربین رفتند.
سیاوش در تخت جمشید
فریدون رهنما، شاعر، فیلمساز، نظریه پرداز سینمایی که فیلم هایش برای سینمادوستان سرسخت دهه ۴۰ و ۵۰ شناخته شده است با این حال فیلمهای او نیز چندان بر مدار زبان مفهوم برای تماشاگر عام نبود و تلاشش کشف زبانی خاص، ایرانی و باستانی چندان به تکامل و وضوح نرسید با این اهل فضل فرنگی همچون هانری کربن و هانری لانگلوا فیلم هایش را ستودند، «سیاوش در تخت جمشید» که فیلم محبوب جشنوارههای غربی هم شد و جایزه ژان پستاین جشنواره لوکارنو را کسب کرد.
دو تیره در جنگند. «سیاوش» میکوشد که جنگ، پایان یابد. جنگی که مانع میشود مردمان خودشان باشند. اما اطرافیان سیاوش آرام نمینشینند و با دسیسهها و دروغها کار را به یک خونریزی مجدد میکشانند.