به گزارش ایران انلاین ، هنگام بالا رفتن از پله ها با زنی حدودا 47 ساله هم قدم شدم ، سر صحبت را با وی باز کردم ابتدا تردید داشتم که به سوالاتم پاسخ دهد .
در حالیکه اشک می ریخت بغض کرد گوئی با خود کلنجار می رفت که به من جواب بدهد یا نه سعی کردم اصرار زیادی نداشته باشم چرا که می دانستم در شرایط روحی مناسبی به سر نمی برد . در همین هنگام بود که او تقاضای مرا برای گفت و گو پذیرفت.
برای چه به دادگاه آمده ای ؟ طلاق
چرا طلاق ؟با همسرم اختلاف دارم طوری که به بن بست رسیدم و چاره ای جز آمدن به دادگاه خانواده را نداشتم .
چه اختلافی ؟کمبود محبت از روزی که با شوهرم زندگی زیر یک سقف را شروع کردم حتی تا به امروز باهم مسافرت نرفتیم دائم می گوید کاردارم . ای کاش فقط مشکلمان مسافرت نرفتن بود متاسفانه او مرد بداخلاقی است هرباربه او اعتراض کردم که اخلاق و رفتارش را اصلاح کند من و بچه ها را جلوی دیگران تحقیر نکند بی فایده بود این اواخر کار به جای کشید که روی من دست دراز کرد.اکنون به ستوه امده ام و با وجود 22 سال زندگی مشترک و با داشتن 2 فرزند تصمیم به جدایی گرفته ام .
الان پرونده تان در چه مرحله ای قرار دارد؟تازه امروزبرای دادخواست طلاق به دادگاه خانواده آمده ام.
شغل همسرتان چیست؟ شوهرم تعمیرگاه خودرو در شمال تهران دارد وازنظرمالی مشکلی نداریم اما او نسبت به من و فرزندانم بی توجه است ودائم با ما بنای ناسازگاری دارد .
چه جوری با شوهرتان آشنا شدید ؟ حدود 22 سال پیش از طریق یکی از دوستان با همسرم اشنا شدم بعد از مدتی رفت و آمد، او به همراه خانواده اش به خواستگاری ام آمد و پس از عقد محضری بدون اینکه مراسم عروسی برایم بگیرد، مرا به خانه اش برد .
چه توصیه ای برای جوانان دارین ؟در انتخاب همسر دقت کنند و با عقل و منطق برای زندگی خود تصمیم گیری کنند .
