به گزارش
ایران خبر،
روزنامه ایران: ساعت حدود 9:30 صبح سهشنبه 29 شهریور، مردان زندانی با دستبند آهنی بر دست وارد اتاق جلسات دادسرای امور جنایی تهران شدند. آنها محکومان به قصاصی بودند که موفق به جلب رضایت اولیای دم به شرط دریافت دیه شده بودند اما چون توانایی پرداخت پول دیه را نداشتند در زندان مانده بودند.
تا اینکه این بار نیکوکاران قدم به میدان گذاشتند و با خرید تندیس مردمی بازپرس جنایی و پیراهن تیم ملی کشتیگیران، یک میلیارد و 300 میلیون تومان فراهم شد و این زندانیان به زندگی برگشتند. در این جلسه، محمد شهریاری سرپرست دادسرای امور جنایی تهران، یکی از مجریان صدا و سیما و یکی از کارگردانان معروف سینما نیز حضور داشتند. سرپرست دادسرای امور جنایی تهران گفت: سالها قبل وقتی پرونده محکوم به قصاصی برای سیر مراحل اجرا به دادسرای جنایی میآمد با کمک دادیاران شعبات اجرای احکام تلاش میکردیم با جلب رضایت اولیای دم، محکوم به قصاص را از مرگ نجات دهیم و این تلاشها تا لحظهای که طناب دار به گردن متهم آویخته میشد ادامه داشت.
از آنجا که قبلاً نیکوکاران بیشتر تمایل داشتند به زندانیان جرایم غیر عمد کمک کنند، به همین خاطر از حدود 3 سال قبل واحد صلح و سازش دادسرای جنایی را تشکیل دادیم و موفق شدیم با جذب گروههایی از بیرون دادسرا مانند گروه چتر نجات، تلاشها و خدمات این واحد را گسترش دهیم و از طرفی هم با دریافت ابلاغ ویژه تحت عنوان صلح یار از سوی معاون قوه قضائیه فعالیتهای خود را گسترش دادیم. واحد صلح و سازش دادسرای جنایی پذیرای کمک همه خیرین و هنرمندان و ورزشکاران است.
آزادی قاتل شوهر خواهر
شهریور سال 88 بود که دستش به خون آلوده شد و شوهر خواهرش را به قتل رساند. در زندان با ناامیدی به انتظار اجرای حکمش بود تا اینکه سال 97 پای چوبه دار رفت اما با خدا عهدی بست تا اگر زنده ماند به آن عهد وفادار بماند.
پای چوبه دار چه قولی به خودت دادی؟
آن روز به پای اولیای دم افتادم و التماس کردم. از کاری که کرده بودم بشدت پشیمان بودم. آن روز صبح اولیای دم به من مهلت دادند. وقتی طناب دار را دیدم با خودم عهد کردم که اگر فرصتی برای زندگی پیدا کنم، برای نجات جان افراد حتی از پشت میلههای زندان تلاش خواهم کرد. وقتی از پای چوبه دار به ندامتگاه منتقل شدم تلاش برای جلب رضایت را آغاز کردم. از داخل زندان با اولیای دم تماس میگرفتم و به آنها التماس میکردم تا به خاطر خدا و بچههایشان، قاتل را ببخشند. التماسهای من برای بخشش نتیجه داد و چند نفری با این تلاشها نجات پیدا کردند.
فکر میکردی خودت نجات پیدا کنی؟
تا سال 97 که امیدی نداشتم، اما بعد از آن بالاخره با تلاش واحد صلح و سازش دادسرا، اولیای دم رضایت خود را اعلام کردند. آنها برای بخشش دیه میخواستند و من توانایی پرداختش را نداشتم که این مبلغ نیز با کمک خیرین فراهم شد. دلم میخواهد که بعد از آزادی دوباره به کارم ادامه دهم.
حبس به اتهام قتل همسر
زندانی میانسال این جمع مردی است که سال 89 دست به قتل همسرش زد. پسر او خواهان قصاص و اجرای حکم بود اما با گذشت 12 سال گذشت کرد و پدر را بخشید.
فکر میکردی پسرت رضایت دهد؟
خودم را مدیون او میدانم. دلم میخواهد برای او هم پدر باشم و هم مادر و محبتی را که در حقم کرد جبران کنم.
چرا همسرت را به قتل رساندی؟
قصد کشتن او را نداشتم، باهم درگیر شدیم و همه چیز در چند لحظه اتفاق افتاد. دخترم ابتدا رضایت داد اما پسرم خواهان قصاص بود و دلش از من به درد آمده بود. از طریق دوست و آشنا پیام میداد که هرگز مرا نمیبخشد. اما من با این پیامها دلسرد نمیشدم و از داخل زندان برای او نامه مینوشتم. چند نفری را هم واسطه کردم تا اینکه رضایت داد. تصمیم داریم بخشی از دیه را خرج نیازمندان کنیم.
801 بار ختم قرآن
7 سال قبل در یک درگیری دست به قتل مرد میانسال زد و به زندان افتاد. دو دختر و دو پسر مقتول خارج از کشور زندگی میکردند و خواهان قصاص بودند و همین مسأله باعث شد که امیدی برای آزادی نداشته باشد: از زمانی که به زندان افتادم خانوادهام همراهم بودند. حدود 15 جزء قرآن را در زندان حفظ کردم و 801 بار ختم کامل قرآن به عربی و فارسی کردهام. قبل از اینکه به زندان بیفتم در کار تولید کودهای شیمیایی و گیاهی بودم و بعد از آزادی هم دلم میخواهد که دوباره به همان کار برگردم. میخواهم کارم را گسترش دهم و کارآفرینی کنم، افرادی را که مثل خودم هستند استخدام کنم تا آنها بعد از آزادی از زندان با مشکل اشتغال مواجه نشوند.
فکر نمیکردم آزاد شوم
42 سال دارد اما موهای جوگندمی و چروک روی صورتش سنش را بیشتر نشان میدهد. او 16 سال قبل در طرفداری از پسر عمویش با مردی درگیر شد و با ضربه چاقو او را به قتل رساند. مرد جوان میگوید: زمانی که دست به قتل زدم متأهل بودم اما همسرم از من جدا شد. زندان مادرم را هم از من گرفت و نتوانستم در مراسم ختم او شرکت کنم. یکبار پای چوبه دار رفتم و امیدی به زنده ماندن نداشتم. سالهای خیلی سختی بود، زندان محیط مناسبی نیست. نه روزهایش به راحتی میگذرد و نه شبهایش. افراد زیادی در زندان به اتهام قتل به سر میبرند اما مثل من آنقدر خوشبخت نبودند که فرصت دوباره بهدست بیاورند و به زندگی برگردند. دلم میخواهد به پابوس امام رضا(ع) بروم.
آزادی قاتل زن میانسال
مدعی است به خاطر درمان فرزندش نیاز به پول داشته و این مشکل و وسوسههای همدستش باعث شد که دست به قتل زن میانسال بزند.
مقتول را از کجا میشناختی؟
من نمیشناختم، هم جرمم با او آشنایی داشت. ظاهراً برای او کار میکرد. دقیقاً نمیدانم اما به من پیشنهاد داد که برای تهیه هزینه درمان فرزندت میتوانی از او سرقت کنی.
نقشه سرقت چه بود؟
همدستم او را به پارکی در حوالی خانهاش کشاند و نقشه این بود که او را خفه کنیم. بعد از اجرای نقشه 200 میلیون تومان پول داخل کارت مقتول بود که آن را سرقت کردیم.
چه شد که اولیای دم رضایت دادند؟
به لطف خدا بعد از 7 سال و با تلاش واحد صلح و سازش آنها از قصاص گذشت کردند.
همسرکشی
ششمین محکوم به قصاص که نامش در لیست آزادیها بود، مرد میانسالی است که 17 سال قبل همسرش را در یک درگیری در منطقه سرآسیاب کرج به آتش کشید و دوبار پای چوبه دار رفت. حالا او نیز از خانواده همسرش رضایت گرفته است.