به گزارش
ایران خبر،
روزنامه ایران: شواهد بسیاری نیز نشان میدهد که هستههای اولیه به اغتشاش کشیدن اعتراضات مردم و رادیکالیزه کردن آن برای انتشار صحنههای خشن از خیابانهای ایران به رسانههای دنیا کاملاً برنامهریزی شده و البته تکراری است. این اتفاق و مشابه آن قبلاً نیز در آشوبهایی مشابه، همچون آبان 98 دیده میشد. مثلث سه ضلعی بازی با احساسات مردم، شورشهای خیابانی با شعارهای تند و با پشتیبانی ضدانقلاب و تروریستها و همچنین مانور رسانهای روی آنها برای زنده نگه داشتن آتش اغتشاشات از جمله همین رویه تکراری است.
آشوب در مشهد و برخی از مراکز استان ها
روز گذشته در برخی مراکز استان و دیگر شهرها تجمعات ساختارشکنانه و پراکنده صورت گرفت که بعضاً با دخالت نیروهای انتظامی پایان یافت.سهشنبه 29 شهریور تصاویری از شهرهای تبریز، مشهد، زنجان، بندرعباس، یزد، اصفهان، تهران، ساری، شیراز، همدان، سنندج، کرمانشاه، قزوین و رفسنجان مخابره شد که همراه با شعارها و اقدامات هنجارشکنانه و بعضی دیگر با تخریب اموال عمومی از جمله چندین دستگاه خودروی نیروهای فراجا همراه بود، اگرچه تعداد شرکتکنندگان در اکثر این تجمعات نسبت به روز یکشنبه کاهش پیدا کرد. شهرهای کرمانشاه و مشهد نیز شاهد درگیری پراکنده آشوبگران با عوامل نیروی انتظامی بود که در مشهد تا ساعاتی پس از غروب آفتاب نیز ادامه یافت.
فروکش کردن حجم آشوب
درحالی که روز یکشنبه تجمعات اعتراضی چند صد نفره به بهانه درگذشت مرحومه مهسا امینی برگزار شد، روز گذشته اما این تجمعات در اکثر شهرهای مذکور به صورت موقت و پراکنده و با حضور جمعیتهای چند ده نفره گزارش شد که بعضاً حتی بدون حضور نیروهای انتظامی پایان یافتند. رسانههای ضدانقلاب که به پوشش مستمر شعارهای هنجارشکنانه در این تجمعات مشغول بودند نیز با انتشار ویدیوهایی با کادر بسته و بدون اشاره به تعداد کمتر تجمعکنندگان سعی داشتند همچنان بر تنور آشوب ها بدمند که ناکام ماندند.
از طرفی، دانشگاههای علم و صنعت، علم و فرهنگ و شهید بهشتی در تهران، دانشگاههای یزد، تبریز و اصفهان نیز شاهد برگزاری تجمعاتی بود که همراه با شعارهای علیه نظام و مبانی اسلام و همچنین بدون ربط به مرگ مهسا امینی، در نهایت پایان یافت. گفتنی است در دانشگاه شهید بهشتی یکی از افراد انتظامات این دانشگاه مورد ضرب و شتم قرار گرفت و همچنین دانشگاه علم و صنعت شاهد درگیری فیزیکی بین برخی دانشجویان بود.
مرگ مشکوک 3 تن در اعتراضات اخیر کردستان
در خبری دیگر، استاندار کردستان اعلام کرد که در آشوبهای اخیر در این استان، یک شهروند دیواندرهای با سلاحی جنگی کشته شده که هیچکدام از ردههای نیروهای مسلح از این نوع سلاح استفاده نکرده اند. بلافاصله نیز مشخصات و تصویر آن فرد از شبکههای معاند پخش شد. به گزارش تسنیم به نقل از اسماعیل زارعی کوشا، فرد دیگری با همان شرایط داخل خودرویی نزدیک بیمارستان سقز رها شده بود. مرگ نفر سوم هم کاملاً مشکوک و در دست بررسی است.
دستگیری عناصرگروهکهای تروریستی کومله و دموکرات در جنوب آذربایجانغربی
همچنین خبرگزاری فارس به نقل از یک منبع آگاه، از دستگیری تعدادی از عوامل صحنه گردان گروهکهای تروریستی کومله و دموکرات در اعتراضات پراکنده جنوب استان آذربایجانغربی خبر داد. این افراد نفوذی صحنهگردانی اعتراضات را به عهده داشتند که طی اشراف اطلاعاتی توسط دستگاههای امنیتی دستگیر شدهاند. در روزهای اخیر گروههای تروریستی تجزیه طلب کومله و دموکرات از تجمعات اعتراضی استانهای آذربایجان غربی و کردستان حمایت کردند. برخی از افراد شرکتکننده در تجمعات شهرهای جنوب آذربایجان غربی و چند شهر کردستان از نمادهای گروهکهای تجزیه طلب استفاده کردند.
پس از انتشار خبر فوت مرحومه مهسا امینی، همان طور که می شد حدس زد، جریانها و رسانههای ضدایرانی که ذاتاً به دولتها و سازمانهای متخاصم وابسته هستند، با تمام ظرفیت و توان رسانهای و سازمانی سعی کردند، این رخداد را تبدیل به یک عملیات روانی سنگین کرده و در مراحل بعد - همچون گذشته - این عملیات روانی را تبدیل به عملیات میدانی کنند و برای این کار، اختلافات را کنار گذاشته و وارد میدان شدند. راهبردهای متعددی را از شیوههای این جنگ روانی میشد تشخیص داد که از میان آنها باید به نمادسازی انسانی از میان افراد کشته شده، به عنوان یکی از محوری ترین راهبردهای جریانهای معاند اشاره کرد. رسانههای معاند، سعی کردند ذیل راهبرد نمادسازی، «مهسا امینی» را به یک اسم رمز برای تجمع سازی و اقدامات بعدی تبدیل کنند. این جنگ روانی اخیر را حقیقتاً باید یک جنگ احزاب چندوجهی دانست که ابعاد، زمینهها و پیامدهای متفاوتی دارد که در این نوشتار به اصلیترین رویکردها و اهداف جریانها و گروههای ضدانقلاب پرداخته شده است.
بهرهبرداری سیاسی از احساسات جریحهدار شده خانواده مرحومه
از زمانی که حادثه تلخ فوت مهسا امینی اتفاق افتاد، نهادهای مسئول نسبت به رسیدگی به ابعاد واقعه و تلاش برای شفافسازی اصل ماجرا برای افکار عمومی اهتمام داشتند. بویژه مکالمه تلفنی رئیس جمهور با خانواده مرحومه امینی و ابراز همدردی با آنها و نیز دستور مستقیم حجتالاسلام اژهای درباره بررسی همه ابعاد این پرونده و برخورد بدون ملاحظه با خاطیان، خاطر مردم را جمع کرده و نظام را در سطح وکیل مدافع مهسا امینی نشان داد.
این موضوع سبب شد تا شبکه عملیاتی دشمن که انتظار داشت با حداقل هزینه از اسم رمز مهسا امینی بهعنوان کاتالیزور برای اغتشاشآفرینی استفاده کند، فرصت را ازدست رفته ببیند؛ از همین روی رسانههای این شبکه سعی کردند تا با برقراری تماسهای مکرر با خانواده مرحومه، از احساسات آنها سوءاستفاده نموده و آنها را به سمت رادیکال شدن علیه نظام سوق دهند تا بتوانند بهرهبرداریهای سیاسی خود را ببرند. این تماسها بویژه به قدری پرتکرار شد که دیگر در برخی از آنها صحبتهای جدیدی رد و بدل نمیشد و آنچه دنبال میشد، صرفاً خبرسازی و جنجالسازی بود.
تلاش برای برانگیختن احساسات قومی و تعصبات مذهبی
از آنجایی که مهسا امینی اهل سقز و از مناطق کردنشین کشور بود، دستهای پنهان خارجی در داخل کشور سعی کردند منطقه غرب کشور را دستخوش ناآرامی کرده و بستر مناسبی برای تشدید اختلافات و قومیگرایی به وجود آورند. آنها که رؤیای تجزیه غرب کشور را با رمز قومی کردن وقایع در سر میپرورانند، اکنون سعی میکنند به بهانه حمایت از مردم، فرماندهی و رهبری اعتراضات را در اختیار گرفته و مردم را علیه نظام بشورانند. فراخوان و تشویقهای مختلف چند حزب کرد تجزیه طلب برای اغتشاش که مخاطبشان به طور ویژه مردم کردستان بود، در کنار اخبار منتشره از حضور چند فرد مسلح متعلق به گروههای کرد کومله در شهرهای مرزی گواهی براین موضوع است. در همین راستا مسعود بارزانی در بیانیه مداخلهجویانه خود ضمن ابراز همدردی، خواهان اجرای عدالت شد. این رسانهها سعی داشتند با دستاویز قرار دادن شایعات و مطالب غیرواقعی، در جهت پیوند دادن کردهای معترض و جداییطلب از این منطقه از ایران و عراق حرکت کنند؛ به بیان ساده تلاش های آنها تاکتیکی برای در کنار هم قرار دادن جداییطلبان از هر دو سوی مرز است. از این رو در رسانههای معاند از مردم کردستان عراق، خواسته میشود که به حمایت کردهای ایران آمده و با آنها همصدا شوند. این پیامها چیزی جز تقویت تروریستهای منطقه به بهانه حمایت نیست. مثلاً بنگرید به این خبر که با قید «فوری» منتشر شد:«مأموران امنیتی بامداد روز سهشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ با لباس مبدّل شرکت گاز وارد منزل شهریار افسری در روستای نی از توابع مریوان شده و وی را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردهاند. #اعتصاب_کردستان #مهسا_امینی». تبلیغ کلیدواژه و هشتگ «اعتصاب کردستان» در ضمن انتشار خبر کشته شدن یا بازداشت شهروندان کُرد در تجمّع مربوط به تشییع پیکر مهسا امینی موضوع بی ربطی است که از یک سو، گسلهای قومی و عناصر ضدانقلاب را تحریک و تهییج به اقدامات رادیکال میکند و از سوی دیگر، گروهها و تشکلهای صنفی و کارگری را فرا میخواند تا به این اعتصاب موهوم بپیوندند.
تحریف در اصل حادثه و تلاش برای برانگیختن خشم مردم بر مبنای مطالب غیرواقعی
شبکه اینترنشنال وابسته به عربستان سعودی عکسی از سیتی اسکن مرحوم مهسا امینی منتشر کرد و مدعی شد که «سیتی اسکن مهسا نشانگر شکستگی جمجمه، خونریزی و ادم مغزی است.» حتی اگر این تصاویر واقعیت داشته باشند، نکته اصلی تحریف واقعیت است؛ این رسانه سعی داشت با استناد به تصاویر القا کند که مرحومه مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، اما بنا بر نظر تخصصی پزشکان، هیچ شواهدی از ضربه به سر و خونریزی در این تصاویر به چشم نمیخورد. واقعیت آن است که بیمار در گذشته جراحی در ناحیه سر انجام داده است اما براساس شواهد موجود از روی سیتیاسکن نمیتوان فهمید که جراحی دقیقاً مربوط به چند سال قبل است. در آن جراحی، بخشی از تومور در ناحیه سوپراسلار باقی مانده است. بررسی بیشتر سیتیاسکن بیانگر این است که با توجه به نوع جراحی انجام شده در این ناحیه وقوع دیابت بیمزه در بیمار دور از انتظار نیست و با توجه به آتروفی لوب فرونتال راست احتمال صرع را نمیتوان برای بیمار رد کرد؛ هرچند اساساً تشخیص صرع یا دیابت بیمزه با سیتیاسکن مقدور نیست.
تلاش برای سوءاستفاده از عواطف جمعی و کشته و مجروح سازیهای دروغین
در تمامی پروژههای آشوبسازی که رسانههای ضد انقلاب دنبال میکنند، ایجاد فضای رسانهای کشتهسازی دنبال می شود. در همین آشوبهای دو روز گذشته رسانهای ضد انقلاب از جمله رادیو فردا و ایران اینترنشنال پروژه کشتهسازی را کلید زدند. اوج فضاسازی رسانهای در این زمینه در مورد استان کردستان و شهرهای سنندج و سقز بوده است . در همین زمینه معاون سیاسی، امنیت و اجتماعی استاندار کردستان با بیان اینکه در حال حاضر امنیت کامل در شهر سقز برقرار و در شهر سنندج تجمع جزئی داشتهایم، گفت: مردم به شایعات رسانههای ضد انقلاب توجه نکنند. برخلاف شایعات هیچ کشتهای نداشتهایم و طی دو روز گذشته تنها چند نفر از هنجارشکنها دستگیر شدهاند.
مهدی رمضانی اظهار کرد: هیچ کس در شهرستانهای سقز و سنندج کشته نشده است و ادعای کشته شدن یک شهروند سقزی در تجمع روز گذشته نیز فضاسازی رسانهای از سوی ضدانقلاب بوده است. معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار کردستان افزود: ادعای رسانههای ضدانقلاب در مورد کشته و زخمیسازی افراد زیادی در سنندج و سقز کذب محض بوده و در سنندج حتی یک مورد که دچار جراحت شده باشد نداشتهایم.
فضاسازی برای تشدید تحریمهای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی ایران
از زمان فوت مهسا امینی یکی از خطوط اصلی که رسانههای بیگانه و رسانههای عربی منطقه دنبال می کردند، تحریمهای حقوق بشری است. برای مثال رسانه ضد انقلاب ایران اینترنشنال در خبرها و برنامه های 28 شهریور خود خط رسانهای تحریمهای حقوق بشری را کلید زد. این رسانهها که صبغه زیادی در بحرانآفرینی و تحریم ملت ایران دارند با اتخاذ این روش در وهله اول تلاش کردند ضمن ایجاد یک خط محکومیت بینالمللی علیه ایران و ایجاد یک اجماع حقوقی علیه ایران پروژه تحریم را علیه کشورمان دنبال کنند. امری که به عنوان ابزار کشورهای غربی به خصوص امریکا برای تحریم ملت ایران به بهانههای واهی است. در همین زمینه «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم، با بیان اینکه تصاویر سیتیاسکن منتشرشده احتمال وارد شدن ضربه به سر مهسا امینی را رد میکند برای توصیف مرگ ایشان از واژه «قتل» استفاده کرده و گفته است: «اتفاقی که برای او افتاد غیرقابل قبول است و عاملان این قتل باید پاسخگو شوند. بنابراین رسانههای ضد انقلاب و العربیه و الحدث سعودی به جد خط تحریم حقوق بشری را دنبال میکنند تا بتوانند به خیال خود فشار را علیه ملت ایران دوچندان کنند. برای نمونه پیشفرض ثابت رسانه «هه نگاو» مستقر در نروژ و کردستان عراق (اربیل)، ادعای «نقض حقوق بشر در ایران» است. نشر اخبار کذب و غیرقابل اثبات با موضوع اقلیتهای قومی و مذهبی در بزنگاهها یکی از کارویژهها و مأموریتهای این سازمان و رسانه حقوق بشری است.
تلاش برای بحرانی نشان دادن وضعیت کشور و القای تعطیلی برخی نهادها همچون دانشگاه
انتشار اخبار دروغ یکی از شیوههای دیگر رسانهها برای تشویش افکار عمومی است که میتواند بر بحران آفرینی و برساخت رسانهای اذهان مردم تأثیر بگذارد. در تاریخ 29 شهریور در فضای مجازی خبری از سوی برخی رسانههای اصلاحطلب منتشر شد مبنی بر اینکه دانشگاه تهران به دانشجویان اعلام کرده است که کلاسهای حضوری از هفته سوم مهر آغاز میشوند و کلاسها در دو هفته ابتدایی مهر مجازی برگزاری میشوند. بر اساس گزارش خبرگزاری دانشجو، درپی اعلام غیر حضوری شدن آموزش در دانشگاه تهران تا سه هفته آینده و تعطیلی آموزش حضوری اطلاعیهای در این خصوص صادر شد. بر اساس این اطلاعیه و تأیید مدیرکل آموزش دانشگاه تهران آموزش حضوری در این دانشگاه تعطیل نیست و اخبار منتشر شده مبنی بر آموزش غیر حضوری صحت ندارد. در این اطلاعیه آمده است؛ در پی انتشار شایعه مجازی شدن آموزش دانشگاه تهران که در فضای مجازی و برخی سایتها منتشر شده است، تأکید مینماید که آموزش در دانشگاه تهران به صورت حضوری آغاز شده و بر اساس برنامهریزی قبلی ادامه دارد و هیچگونه تغییری در این برنامهریزی اتفاق نیفتاده است.
فضاسازی رسانه ای علیه ایران در عرصه بینالملل
اتفاق مذکور توسط برخی رسانههای داخلی و معاند و نشر اکاذیب، دامنه بحران را به بیرون از مرزها کشاند و لفاظیهای مداخله جویان را به سمت کشور روانه ساخت. در همین رابطه اتحادیه اروپا، امریکا و فرانسه در مواضع مختلفی آن را به «قتل» تعبیر کرده تا هم تبعات بینالمللی برای کشور به وجود آورند و هم خود را محور رهبری معترضان از خارج از مرزها نشان دهد. همچنین بنیاد دفاع از دموکراسیهای امریکا فرجامی چون شوروی را برای کشور تصویر کرد و از حمایت خود از معترضان تا پیروزی اعلام کرد. آنچه مشهود است امریکا و کشورهای اروپایی در تلاش هستند که با بازنمایی دروغین، پروندههای بینالمللی مرتبط با ایران را تحتالشعاع قرار دهند. از این رو، در شرایطی که در برابر دست برتر ایران در مذاکرات رفع تحریمهای وین چارهای پیش رو نمیبینند قصد دارند از طریق تحریک افکار عمومی و دعوت به آشوب در ایران آن را به ابزار چانهزنی تبدیل کرده و یک اهرم فشار برای خود مهیا کنند. علاوه برآن، پروندههایی چون حمیدنوری را با عناوین حقوق بشر برجسته ساخته و برای تحریمهای جدید زمینهسازی کنند. چرا که غرب همواره در پی فرصتسازی از رویدادها و سوءاستفاده از اختلافات داخلی برای خود است.
تلاش برای ارتباط دادن تجمعات به اعتراضات صنفی و تشکل ها
یکی از رویکردهای سنتی رسانههای بیگانه پس از مهار فتنه 88، ایجاد پیوند میان اصناف و تشکلها و وارد کردن آنها به میدان آشوب بوده و هست. در ماجرای درگذشت مرحومه امینی نیز ملاحظه شد که جریانهای ضدانقلاب سعی کردند پای گروهها و تشکلهای صنفی و شبه صنفی را هم به این ماجرا باز کنند؛ این کار از یک سو، میتواند میدان درگیری و آشوب را توسعه دهد و از سوی دیگر، زمان آن را طولانی کند. کانالهایی با گرایش مارکسیستی ازجمله «اتحادیه آزاد کارگران ایران»، «اتحاد بازنشستگان»، «شورای صنفی دانشجویان کشور»، «کمیته مبارزه برای آزادی سیاسی» و... به صورت پیشران عمل کرده و تلاش داشتند اقشاری مثل کارگران، بازاریان و دانشجویان را برای تجمع به خط کنند و شبکه و رسانههایی همچون بی بی سی، ایران اینترنشنال و منوتو سعی کردند خوراک خبری و آموزشی لازم را فراهم کنند. یکی از قطبهای پیشبرنده در این تصویرسازی، وب سایت «هه نگاو» با رویکرد تحریک مناطق کردنشین و تسهیل تحریمهای حقوق بشری علیه ایران است.
صحنه سازی غیرواقعی سناریوسازی و ضبط کلیپهای ساختگی
در نزدیکی خیابان ایتالیا یکی از معدود حاضران در تجمع خیابانی روسری از سرخود برداشته و مردی که این فرد را هدایت میکند با آوردن بنزین به او کمک میکند تا آن را آتش بزند، این صحنه بهدقت با نمایی سینمایی فیلمبرداری شده و ساعتی بعد با سرعت بالا در شبکههای اجتماعی و رسانههای بیگانه منتشر میشود. ساعتی بعد همین فرد بالای یک خودرو عبوری رفته و با بالا و پایین پریدن روی آن دیگران را برای پیوستن به شورش دعوت میکند؛ همان تعداد افراد همراه با این زن این بار نقش محافظ را برای او بازی کرده و اجازه نزدیک شدن مردم به او را نمیدهند. عصر روز گذشته در پی فراخوان گروهکهای ضدانقلاب و شبکههای ماهوارهای تجمعی در محدوده خیابان حجاب و بلوار کشاورز برگزار شد، هسته مرکزی این عملیات در ساعت ۵ عصر روز گذشته با شرکت نزدیک به ۵۰ نفر در تقاطع خیابان وصال و بلوار کشاورز شروع به تحریک مردم کرده و تا ساعت ۱۹ نزدیک به ۳۰۰ نفر به این جمع اضافه شدند؛ تأثر و ناراحتی عمومی از درگذشت مهسا امینی و انتقادات رو به افزایش از برخی برخوردهای سلیقهای البته در همراهی اولیه گروههایی از مردم مؤثر افتاد و هسته اولیه چند ده نفره توانست در نهایت جمعیتی محدود را با خود همراه کند.
تلاش برای تحت الشعاع قرار دادن حضور رئیس جمهور در اجلاسیه سازمان ملل
نشستهای سالانه مجمع عمومی بهعنوان مهمترین رویداد بینالمللی، فرصت مناسبی برای رایزنیهای سیاسی بینالمللی است که به دلیل حضور اکثر مقامات بلندپایه کشورهای جهان گفتوگوهای دوجانبه را نیز فراهم میکند. دکتر رئیسی در آغاز سال دوم ریاستجمهوری برای اولینبار برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز گذشته عازم نیویورک شده است. در این زمان، برخی خارجنشینان نیز فرصتطلبانه از وضعیت، سوء استفاده کرده و موضوع مهسا امینی را به بهانه خود علیه حضور رئیسی در سازمان ملل تبدیل کرده اند. دکتر رئیسی که از طریق تماس تلفنی با خانواده مرحومه امینی، ابراز همدردی کرده و خواهان رسیدگی به این موضوع شده بود در برابر هجمه ضد انقلاب قرار گرفته است. سلبریتیهای فرتوت و سوخته و برخی ایرانیان با حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل علیه ایران جوسازی می کنند. این در حالی است که اعتراض و توهین به حضور رئیس جمهور یک کشور در سازمان ملل به منزله توهین به هویت ملی یک کشور است چرا که او نماینده قانونی یک ملت است. این جوسازی به همراه اظهارات مقامات غرب در یک راستا برای تحتالشعاع قرار دادن سخنان رئیسی و انحراف افکار عمومی از پیام های کشور ایران در این سازمان است. بویژه که موضع شفاف رئیسی عدم دیدار با بایدن بوده است و امریکا نیز سعی دارد از فضای پیش آمده سوء استفادههای خود را ببرد.