کد مطلب: 185831
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۰۶
در طول ۵۰ سال اخیر، کنفرانس مونیخ همواره در حال تحول بوده ودر سالهای اخیر این مشهورتترین کنفرانس جهان به محلی برای حل و فصل مناقشات تبدیل نشد و به تنش و گشترس جنگ در کشورها کمک کرد.
به گزارش
ایران خبر،فلسفه وجودی کنفرانس امنیتی مونیخ که از نظر سیاسی و امنیتی در نوع خود مشهورترین کنفرانس در جهان به شمار می رود ظاهرا «امنیت و صلح در جهان» است اما این کنفرانس که هر ساله رهبران از سراسر جهان در آن شرکت میکنند، در حال حاضر بر طبل جنگ می کوبد.
در حال حاضر شاهد این حقیقت تلخ هستیم که کنفرانسی که زمانی هدف آن کمک به حل و فصل مناقشات از راه های مسالمتآمیز به منظور ترویج صلح جهانی بود؛ امروز به سالنی ترسناک برای دامن زدن به تنش و گسترش جنگ از شرق به غرب و مدعیان صلح جهانی تبدیل شده است. نکته مهم این است که این کنفرانس نه در خفا بلکه آشکارا برای تامین منافع خود بر طبل جنگ می کوبند.
همانطور که انتظار می رفت، با توجه به رویدادهای جهانی که در یک سوی آن کشورهای معروف به تصمیم گیری مستقل و در طرف دیگر، آمریکا و متحدانش قرار دارند، کنفرانس امنیتی مونیخ 2023 با فضای محدود و گزینشی خود به مسیری هموار برای ایجاد تنش در صحنه جهانی تبدیل شد و این امر ناشی از دعوت نکردن نمایندگان رسمی دو کشور مهم و قدرتمند ایران و روسیه است.
پایگاه خبری تحلیلی «ناخدین سایتن» آلمان، یکی از معروف ترین و پربیننده ترین تریبون های رسانه ای این کشور با انتقاد از عدم دعوت نمایندگان رسمی ایران و روسیه به این کنفرانس در این باره نوشت: کنفرانس امنیتی مونیخ این روزها به ویژه در موقعیت بحرانی فعلی، چنین فرصت خوبی را برای اثبات خود به عنوان یک مجمع بین المللی پیشرو در بحث مسائل امنیتی برای دستیابی به صلح در سطح بین المللی، از دست می دهد. به طور معمول، این رویداد باید در مورد بحران های بین المللی مانند عملیات اوکراین یا مسائل مهم بین المللی مانند احیای برنامه جامع اقدام مشترک برگزار شود که در آن لغو تحریم ها در ازای نظارت بر برنامه هسته ای ایران مطرح گردد؛ اما شاهد آن هستیم که روسیه و ایران دعوت نیستند.
نکته مهم اینجاست که دعوت نکردن روسیه به کنفرانس به دلیل ادامه جنگ بین این کشور و اوکراین و نیز حمایت غرب از اوکراین بعید نبود، اما کنار گذاشتن ایران و دعوت از افراد غیررسمی که از نظر سیاسی جایگاه خاصی ندارند و از آن مهمتر، «پایگاه مردمی در ایران ندارند»، جای تعجب دارد.
حتی عجیب تر از آن دعوت از پسر دیکتاتور مخلوع و فراری از کشور، برای شرکت در کنفرانس است.
از این رو، تحلیلگران بر این باورند که این کنفرانس با اقدامات اخیر خود در حدّ یک کنفرانس سالانه حزبی تنزّل پیدا کرده است، تا جایی که اکثر حضار و مدعوین از نقطه نظرات یکسانی برخوردارند و فقط برای سخنرانی های خاص با موضوعات مشخص، دست می زنند، در حالی که در چنین کنفرانسی باید فضای گفتگو برای همگان در راستای ایجاد صلح در جهان، فراهم شود.
در خاتمه باید گفت که این کنفرانس در سالهای پایانی خود علیرغم حضور چهرههای مهم بینالمللی نتوانست هیچ راهحلی برای مسائل حساس بینالمللی ارائه دهد و به این دلیل که به جای بستری برای تبادل نظر، به بستری برای عقده گشایی و مطرح نمودن کینه های ناشی از شکست های سیاستمداران خاص تبدیل شده است.