کد مطلب: 58459
 
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۲۲
​ مشكلات و اختلافات زندگي آپارتمان‌نشيني و راه‌هاي حل آنها را در گفت‌وگو با ترك همداني، وكيل پايه یک دادگستري، مورد بررسي قرار داده است. راه‌هاي مختلف حل اختلافات، قوانين موجود در اين زمينه و ميزان آشنايي با قوانين موجود از جمله مواردي هستند كه مورد بررسي قرار مي‌گيرند.
قوانین و فرهنگ آپارتمان نشینی را بدانید
 
به گزارش ایران خبر، گسترش شهرنشيني و تمركز امكانات مختلف در شهرها، تاثيرات گوناگوني بر جاي گذاشت كه هجوم تعداد زيادي از جمعيت به سوي شهرها و به تبع آن زندگي در آپارتمان‌ها تنها بخشي از اين ماجرا بود. تعداد زيادي از جمعيت ۷۰ درصدي شهرنشين ايران در آپارتمان‌هاي ساكن هستند و با توجه به روندي كه در جامعه طي مي‌شود انتظار مي‌رود جمعيت آپارتمان‌نشين ايران از اين هم بيشتر شود. زندگي در آپارتمان‌ها ملزومات و مشكلات ويژه خود را داشت كه نيازمند شيوه برخورد متفاوتي بود.

مشكلات و اختلافات زندگي آپارتمان‌نشيني و راه‌هاي حل آنها را در گفت‌وگو با ترك همداني، وكيل پايه یک دادگستري، مورد بررسي قرار داده است. راه‌هاي مختلف حل اختلافات، قوانين موجود در اين زمينه و ميزان آشنايي با قوانين موجود از جمله مواردي هستند كه مورد بررسي قرار مي‌گيرند.

با توجه به اينكه آپارتمان‌نشيني در كشور ما گسترش يافته است و به تبع آن مشكلات هم در اين زمينه سربرآورده‌اند، اختلافات و دعواهايي كه در زندگي آپارتمان نشيني به وجود مي‌آيند بايد به چه صورتي حل شوند؟ قوانين در اين زمينه به چه صورتي هستند و چه زماني پاي قانون وسط مي‌آيد؟

درباره نحوه حل و فصل دعواهايي كه در يك آپارتمان به وجود مي‌آيند، قانوني به اسم قانون نحوه تملك آپارتمان‌ها وجود دارد. بر اين اساس بايد در هر ساختمان مشمول قانون تملك آپارتمان‌ها كه مالكان بيش از سه نفر باشند، مدير يا مديراني توسط مجمع عمومي مالكان انتخاب شوند. در اين قانون شرايط و راه‌هاي حل و فصل اختلافات يا نحوه اداره مشاعات ساختمان‌ها روشن شده است. اين قانون يك قانون وسيع است و درباره هر قسمتي توضيحات ويژه خود را دارد. درباره دعواها و اختلافات كه به وجود مي‌آيد مسلما بهتر است طرفين دعوا بتوانند با يكديگر سازش كنند. اگر دعوايي به اين صورت حل نشد به دادگستري و شوراهاي حل اختلاف ارجاع داده مي‌شود. زماني كه دعوا به دادگستري و شوراهاي حل اختلاف ارجاع داده شود، صلح و سازشي كه مد نظر است حاصل نمي‌شود و رسيدن به آن كار سخت‌تري است. در قانون تملك آپارتمان‌ها مشخص شده است كه هيات‌مديره نحوه تملك آپارتمان و اداره آن را تصويب مي‌كند. البته اين نحوه مشخص كردن تملك آپارتمان و اداره آن بايد به صورتي باشد كه خلاف قانون نباشد. بر اين اساس ساكنان آپارتمان‌ها موظف هستند بر اساس مصوبات هيات‌مديره كه خلاف قانون نيستند، امورات خود را انجام دهند. اين نحوه انجـام اعمال بر اســاس مصوبات ساختمان، درباره مشاعات است، نه امورات خصوصي افراد. آگاهي ساكنان ساختمان از قوانين ساختمان و پيروي از قوانيني كه در ساختمان وجود دارد باعث مي‌شود از اختلافات كاسته شود و در صورتي هم که دعوايي به‌وجود ‌آيد حل و فصل آن راحت‌تر باشد.

براي نمونه درباره نحوه پرداخت سهم قبض يا شارژ ساختمان، قانون پيش‌بيني كرده است كه به ميزان مساحت اختصاصي هر فردي بايد از او هزينه‌هاي مورد نظر دريافت شود. در قانون تملك آپارتمان نحوه اداره ساختمان پيش‌بيني شده و بر اين اساس قانون درباره اختلافات و دعواهايي هم كه پيش مي‌آيند مواردي را پيش بيني كرده است. در اين قانون ذكر شده است هنگامي كه اهالي ساختمان از مصوبات پيروي نكنند و اختلافات و دعواهايي پيش بيايد، هيات‌مديره مي‌تواند دست به انجام اعمالي بزند. براي نمونه زماني كه فردي هزينه‌هاي سهم قبض و شارژ ساختمان را پرداخت نكند هيات‌مديره مي‌تواند با دادن اظهارنامه به فرد خاطي نسبت به قطع كردن آب، برق، گاز و... آپارتماني كه فرد در آن ساكن است اقدام كند. اين اختيار به هيات‌مديره داده شده است.

هيات‌مديره نسبت به مطالبات هزينه‌هاي جاري مي‌تواند به شوراي حل اختلاف مراجعه كند و دادخواست خود را مطرح كند. از اين طريق مي‌توانند فرد خاطي را محكوم كنند و او را موظف به پيروي از قوانين ساختمان كنند. حل اختلافات به اين صورت، يك ساز و كار سازشي نيست ولي اگر كار به اينجا نرسد و سازشي به‌وجود ‌آيد خيلي بهتر است.

قوانين آپارتمان‌نشيني از چه زماني در كشور ما رواج پيدا كردند و چه تغييراتي در آنها صورت گرفته است؟ براي حل كم و كاستي‌ها در اين زمينه چه اقداماتي انجام شده است؟

بعد از اينكه شيوه شهرنشيني در كشور ما رواج پيدا كرد و گرايش به آپارتمان نشيني ايجاد شد، قوانين مربوط به زندگي در آپارتمان هم به تصويب رسيدند. قانون تملك آپارتمان‌ها در سال ۱۳۴۳ به تصويب رسيد و آيين نامه اجرايي آن نيز چهار سال بعد، در سال ۱۳۴۷ تدوين شد. به تبع قانوني كه به تصويب رسيد فرهنگ آپارتمان نشيني هم در كشور ما رواج پيدا كرد. در حال حاضر نسبت به گذشته شرايط بهتر هم شده و دقت نظر افراد افزايش يافته و به همين دليل از اختلافات افراد كاسته شده است. جديدا قانون تملك آپارتمان اصلاحاتي داشته است. با اين اصلاحات تلاش شده است بسياري از كاستي‌ها و مشكلات قانون قبلي از بين بروند. بسياري از مواردي كه در قانون قبلي ساكت مانده بودند و درباره آنها قانون خاصي وجود نداشت در قانون جديد به آنها توجه شده است. براي نمونه مي‌توان به نگهداري حيوانات خانگي اشاره كرد.

اگر در قانون قبلي در اين زمينه ساز و كار مشخصي وجود نداشت در قانون جديد گفته شده است نگهداري حيوانات به شرطي كه مالكان ديگر مشكلي نداشته باشند، مجاز است، در غير اين صورت اگر فرد نسبت به نگهداري حيوان خانگي اقدام كند كارش خلاف قانون است. در ساير موارد هم اين اصلاحات وجود داشته‌اند و از اين طريق تلاش شده است ساز و كارهاي لازم براي حل اختلافات جديدي كه در زندگي آپارتمان نشيني به وجود آمده‌اند، پيش بيني شود.

با توجه موارد مطرح شده و اشاراتي كه به قوانين شد، به نظر شما در كشور ما شهروندان به چه ميزاني به قوانين موجود در اين زمينه آگاه هستند و به چه ميزان از اين قوانين براي حل و فصل اختلافاتشان استفاده مي‌كنند؟
به فراخور حال فرهنگ عمومي جامعه و با توجه به مشاهدات انجام شده مي‌توان گفت كه شهروندان تا حدود زيادي به قوانين آپارتمان نشيني آگاهي دارند. پرونده‌هايي هم كه در اين زمينه در دادگستري و شوراي حل اختلاف وجود دارند بيشتر در دو حوزه هستند. مورد اول بيشتر بعد مالي دارد و به پرداخت هزينه‌هاي شارژ ساختمان و مشاع آن بازمي‌گردد.

مورد بعدي كه باعث اختلاف بين ساكنان مي‌شود، مزاحمت‌هاي افراد نسبت به مشاعات ساختمان است. براي نمونه ممكن است بعضي از ساكنان آپارتمان نسبت به قرار دادن اشيا در قسمت‌هاي مشاع ساختمان مانند پاركينگ يا حياط ساختمان اقدام كنند و از اين طريق مزاحمت‌هايي را براي ديگر ساكنان ايجاد كنند. سر و صداها هم از موارد ديگر در اين زمينه هستند كه مي‌توانند براي بقيه ساكنان مزاحمت ايجاد كنند. بيشتر اختلافاتي كه در ساختمان‌ها به وجود مي‌آيند در اين دو حوزه هستند. خارج از اين دو حوزه موارد ديگري از اختلافات وجود دارند كه به نسبت دو حوزه اول عموميت ندارند و در موارد معدودي مشاهده مي‌شوند.

بسياري از موارد ديگر كه به حوزه زندگي آپارتمان نشيني بازمي گردند چندان محل اختلاف نيستند و درباره آنها سازش وجود دارد. براي نمونه حوزه اختصاصي زندگي افراد به روشني مشخص است و هر كس مالك چهار ديواري‌اي كه در آن ساكن است تلقي مي‌شود. حقوق افراد در اين حوزه كاملا مشخص است و كسي نمي‌تواند در اين حوزه از زندگي آنها مداخله‌اي داشته باشد. آگاهي از قوانين و آشنايي به آنها هم مي‌تواند به گسترش فرهنگ آپارتمان‌نشيني و كاسته شدن از اختلافات در اين زمينه كمك كند.
منبع : روزنامه آرمان