حسادت احساسی است که هنگام کمبود نسبت به ویژگی، دستاورد یا داشتههای برتر فردی دیگر روی میدهد و فرد حسود یا میخواهد که آن را داشته باشد یا آنکه میخواهد دیگری آن را نداشته باشد.
فرض ما این است که حسادت، یک هیجان است. که البته برخی میگویند که یک هیجان صرف نیست. زیرا بنا بر باور این عده، هیجانها طیف بزرگتری از احساسات را در بر میگیرند. با این حال، هیجانها سندرمی از افکار، احساسات، انگیزشها و جنبشهای بدنی هستند که در سطح ناخودآگاه ذهن، به هم متصل میشوند، طوریکه یک اپیزود هیجانی خاص، آنطور که در ناخودآگاه وارد شده، جلوه گر و احساس نمیشود.
بلکه ممکن است به چیزی متفاوت تبدیل شود.
بسیاری از فیلسوفانی که به دنبال تعریف حسادت هستند، آن را نوعی احساس سرخوردگی میدانند که در شخصی که حسادت میورزد، قابل تشخیص است به این صورت که حسود میگوید: «من خوب نیستم». بسیاری، نه همه، بر این باورند که حسادت شامل میلی است به اینکه گفته شود: «من خوب نیستم و البته رقیب هم خوب نیست». حسادت در بسیاری از موارد علامت یا نمونهای از تمایل انسان است به مقایسه کردن رفاه یا خوشی خود نسبت به دیگری یا دیگران. با در نظر گرفتن اینکه از نظر او یا دیگران «خوب بودن»، چگونه تعریف شود. تعریف مؤثر از حسادت این است که: «حسادت، دردی است نسبت به خوشبختی دیگران» و از منظر هیجانرفتار، غم و خشمی است نسبت به اهدافی که دیگران دست یافتهاند و فرد حسود به آن دست نیافتهاست.
حسادت گرایشی است از روی ناراحتی و غم نسبت به خوشی دیگران، ولو اینکه از رفاه آن شخص و خوشی او نکاهد. این بیمیلی و اکراه نسبت به دیدن خوشی خود، که بسیار در سایه قرار گرفتهاست، نسبت به دیگران وابسته به آن است که به صورت متعارف، ما زندگی آسوده را چگونه برای خود، تعریف کرده باشیم و این بینش نه به دلیل ارزش ذاتی و درونی آن از خوشی خودمان است، بلکه به این دلیل است که با دیگران مقایسهاش میکنیم. جهت حسادت دست کم برحسب آرزوهای کسی است که با خراب کردن و درهم ریختن خوشبختی دیگران میسر میشود. حسادت شهوتی (تمایلی است شدید و عصبی) که تنفر و کینهجویی کسی را به کسی که مستحق چیزی است که به دست آورده و به آن دست یافتهاست، نشان میدهد.
حسادت و نابودی زندگی
متاسفانه برخی از افراد از حسادت و ضعف های شخصیتی که دارند نمی توانند موفقیت دیگران را ببیند. برایشان فرقی نمی کند موفقیت تحصیلی، موفقیت شغلی، ازدواج موفق، داشتن فرزند خوب. مدام در ذهن شان به دنبال افکار پوچ و شیطانی هستند و خودشان را با افراد موفق مقایسه می کنند. در نهایت هم به راه به جایی نمی برند چون فرصتی برای بدست آوردن موفقیت ندارند تمام زمان خود را صرف حسادت کردن می گذرانند.
باید به برخی از افراد مدام تذکر داد که آقا یا خانم دست به قد و قواره خودت و دیگران نزن. خداوند از هر انسان یک مورد آفریده حتی در یک خانواده هم دو فرزند شبیه هم نیستند پس چرا با حسادت زندگی خودت و دیگران را خراب می کنی.
حسادت کردن در برخی از افراد به حدی زیاد و غیرقابل کنترل است که باعث اتفاقات ناخوشایند در زندگی اطرافیان شان می شود. متاسفانه برخی خانم ها در زندگی شان همیشه گله مند و ناراضی هستند، که چرا خانم فلانی زندگی آنچنانی دارد من ندارم، چرا همسر دوستم فلان کار را انجام داد همسر من انجام نداد، چرا دختر خاله م رشته خوب قبول شد من نشدم، چرا دختر همسایه ازدواج فوق العاده ی داشت من نداشتم تمام این چراها به یک سری تربیت های غلط، عقده های درونی و عدم اعتماد به نفس و عزت نفس برمی گردد.
جای تاسف است که عده ی تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند برای رسیدن به خواسته های زندگی شان تلاش کنند مدام در حال مقایسه، حسادت و غر زدن هستند. به این توجه نمی کنند که اگر وقت شان را برای حسادت کردن تلف نکنند آنها هم می توانند در زندگی به موفقیت هایی دست پیدا کنند. به جای حسادت کردن می توانند با افراد موفق هم کلام شوند و از آنها کمک و راهنمایی بگیرند و راه درست زندگی شان را انتخاب کنند تا هم خودشان و هم اطرافیان شان به آرامش برسند.
روش ها دور شدن از حسادت کردن
برای همه ما این اتفاق رخ داده است که گاهی در زندگی مان دچار حسادت شده باشیم. به عنوان مثال: ارتقای شغلی همکاران، ماشین جدید همسایه یا حتی دوچرخه دوست مان ممکن است باعث حسادت شده باشد.
برای بیشتر افراد، حسادت، احساسی زودگذر و مقطعی است اما بعضی مواقع حسادت آنقدر قوی و شدید است که شادی فرد را میگیرد و بر روابطش با دیگران تاثیر منفی میگذارد. مراحل زیر به شما کمک میکند تا بر حس حسادت غلبه کنید.
روش اول:
به جای اینکه به خاطر احساستان نسبت به دیگران، خودتان را سرزنش کنید، ریشهها و دلایل حسادتتان را شناسایی کنید.
روانشناسان میگویند، حسادت در نتیجه اعمال و رفتار دیگران ایجاد نمیشود بلکه عدم اطمینان و اعتماد بهنفس درونی افراد باعث به وجود آمدن چنین احساسی در افراد میشود.
سعی نکنید رفتار خودتان را توجیه کنید. شاید گاهی وقتها بتوانید برای حسادتتان دلیل قانع کنندهای پیدا کنید اما در اغلب موارد اینطور نیست.
روش دوم:
بهترین راه برای اینکه حسادت را از خودتان دور کنید، این است که اعتماد به نفستان را تقویت کنید.
همانطور که در مرحله قبل گفتیم، حسادت در نتیجه عدم اطمینان افراد به خودشان ایجاد میشود نه رفتار و اعمال دیگران.
برای افزایش و تقویت اعتماد به نفستان از همین امروز اقدام کنید. کتابهای مفید در این زمینه را مطالعه کنید و در صورت لزوم از مشاور کمک بگیرید.
روش سوم:
از تجربههای گذشته درس بگیرید و حسادت را کنار بگذارید.
اگر در گذشته به کسی حسادت کردهاید، با دقت بیشتری به آثار منفی حسادت در زندگیتان توجه کنید. اجازه ندهید حسادت بر روابط شما با دیگران تاثیر منفی بگذارد.
قدم چهارم:
افراد خانواده و دوستان شما هر چه بیشتر پیشرفت کنند و در زندگیشان موفق شوند، بهتر میتوانند از شما حمایت کنند و اعتماد به نفستان را بالا ببرند؛ بنابراین به جای حسادت، به وجود آنها افتخار کنید.
حسادت به داشتههای دیگران، شما را عصبی، خشمگین و افسرده میکند و همین باعث میشود انرژی لازم برای پیمودن راه موفقیت را از دست بدهید و نتوانید پیشرفت کنید.
قدم پنجم:
برای نعمتهایی که دارید، شکرگزار باشید و سعی کنید راضی باشید و برای بهتر شدن تلاش کنید.
حسادت وقتی به وجود میآید که شخص احساس کند آنچه دارد، کمتر از آن چیزی است که باید داشته باشد.
بنابراین قانع و راضی بودن به آنچه که دارید، میتواند شما را از این احساس ناخوشایند دور کند.
قدم ششم:
برنامهتان را بر اساس اقدامات تنظیم کنید. یاد بگیرید در لحظاتی که دچار حسادت میشوید، قبل از اینکه این حس تمام وجودتان را بگیرد، آن را تجزیه و تحلیل کنید.
به جای فکر کردن به مواردی که حسادتتان را برانگیخته، به این فکر کنید که چه ضعف یا کمبودی در وجودتان باعث به وجود آمدن این حس شده است.
شخصیتتان را رشد دهید. به نقاط مثبت شخصیتتان فکر کنید، قدر خودتان را بدانید و ارزش وجودتان را درک کنید.
فراموش نکنید شأن شما بالاتر از این است که به دیگران حسادت کنید و با این کار به خودتان آسیب برسانید.