کد مطلب: 31831
تاریخ انتشار : شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۳۲
شعری با عنوان زیر شبح تهدید از شاعر انقلابی کشورمان حجت الاسلام قلی پور با موضوع کلام رهبری که فرمودند که با مذاکراتی که زیر شبح تهدید باشد، موافق نیستم را در ادامه می خوانید.
در طول 35 سال گذشته، دشمنان نظام اسلامی با وجود رجز خوانی های فراوان، اما همواره متوجه عظمت و هیبت ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی بودند.
این هیبت و عظمت، متوهمانه نیست بلکه واقعی است زیرا کشور بزرگ ایران با جمعیتی بیش از هفتاد میلیون، دارای سابقه فرهنگی و تاریخی اصیل و عمیق و شجاعت و عزم مثال زدنی است.
در هشت سال دفاع مقدس، همه قدرتهای جهان تلاش کردند تا این ملت را به زانو درآورند اما نتوانستند، بنابراین باید این عظمت و هیبت را حفظ کرد.
به اذعان آشکار و پنهان بسیاری از مسئولان سیاسی کشورهای گوناگون، اگر تحریم ها و فشارهای کنونی بر ضد ملت ایران، علیه هر کشور دیگری اعمال می شد، آن کشور منهدم می شد اما جمهوری اسلامی ایران مقاوم و استوار ایستاده است.
این مسائل، موضوعات کوچکی نیستند، ولی تبلیغات جهانی همواره تلاش داشته است مردم کشورهای مختلف از واقعیات ایران مطلع نشوند اما بسیاری از ملتها نیز این واقعیات را می دانند و مسئولان سیاسی دنیا هم به خوبی به این واقعیات واقف هستند اگر چه بر زبان نمی آورند و بگونه ای دیگر سخن می گویند.
رهبر انقلاب اسلامی بعد از بیان این مقدمه خطاب به مسئولان کشور بویژه مسئولان سیاست خارجی و همچنین نخبگان جامعه گفتند: بدانید، اگر یک ملتی نتواند از عظمت و هویت خود در مقابل بیگانگان دفاع کند، قطعاً تو سری خواهد خورد، بنابراین باید قدر هویت و شخصیت ملت را دانست.
... مذاکره در زیر شبح تهدید معنایی ندارد و ملت ایران مذاکره زیر سایه تهدید را بر نمی تابد.
مذاکره کنندگان هسته ای همواره باید خطوط قرمز و اساسی مد نظرشان باشد و انشاءالله از این خطوط عبور نخواهند کرد.
این، قابل قبول نیست که همزمان با مذاکرات، طرف مقابل دائماً تهدید کند.
آمریکاییها نیازشان به مذاکره اگر بیشتر از ما نباشد، کمتر نیست. ما تمایل داریم که مذاکرات به سرانجام برسد و تحریم ها برداشته شوند اما این بدان معنا نیست که اگر تحریم ها برداشته نشوند، ما نمی توانیم کشور را اداره کنیم.
با مذاکراتی که زیر شبح تهدید باشد، موافق نیستم.
به مذاکره با رعایت خطوط اصلی ادامه دهید و اگر در این چارچوب به توافق هم رسیدید اشکالی ندارد اما به هیچ وجه زیر بار تحمیل، زور، تحقیر و تهدید نروید.
تو که دیدی شرف و غیرت هر ایرانی حربه ات کند شده از چه مرا ترسانی؟
هی دم از میز و گزینه نزن ای بی بنیاد بزنی تو نتوانی که دهی تاوانی
نه ز تحریم تو ترسیم نه از تهدیدت لاف کم زن تو کجا وقت عمل پنهانی؟!
سالیانی است که از ما تو به تنگ آمده ای شده ای عاجز و مفلوک خودت می دانی!
تو ابرقدرت دنیای لئیمان هستی و در اندیشه ی ما پست تر از حیوانی
زیر این دستکش مخملیت پنهان است دست نحس چدنی، فاجعه ی انسانی
گر نقاب از رخ تاریک و سیاهت افتد همه بینند رفیقش نه، خودِ شیطانی
هر کجا بوی تعفّن به مشامی آید رد پای تو همان جاست، رجز می خوانی
ننگ بر تو که شریکی به هر افساد و ستم مطمئن باش که در خاطره ها می مانی
در عراق آبرویت رفت، وَ در گل ماندی کینه ات در دل هر مرد و زن افغانی
بس کن این دد منشی را که زمین خواهی خورد عاقبت فاتحه ات را تو خودت می خوانی
تو و آن پنج و تمام دول هم عهدت همه در یک طرف و یک تنه هم ایرانی
ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود برده ای و باز به گل می مانی
هی دم از میز و گزینه نزن ای بی بنیاد بزنی تو نتوانی که دهی تاوانی
نه ز تحریم تو ترسیم نه از تهدیدت لاف کم زن تو کجا وقت عمل پنهانی؟!
سالیانی است که از ما تو به تنگ آمده ای شده ای عاجز و مفلوک خودت می دانی!
تو ابرقدرت دنیای لئیمان هستی و در اندیشه ی ما پست تر از حیوانی
زیر این دستکش مخملیت پنهان است دست نحس چدنی، فاجعه ی انسانی
گر نقاب از رخ تاریک و سیاهت افتد همه بینند رفیقش نه، خودِ شیطانی
هر کجا بوی تعفّن به مشامی آید رد پای تو همان جاست، رجز می خوانی
ننگ بر تو که شریکی به هر افساد و ستم مطمئن باش که در خاطره ها می مانی
در عراق آبرویت رفت، وَ در گل ماندی کینه ات در دل هر مرد و زن افغانی
بس کن این دد منشی را که زمین خواهی خورد عاقبت فاتحه ات را تو خودت می خوانی
تو و آن پنج و تمام دول هم عهدت همه در یک طرف و یک تنه هم ایرانی
ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود برده ای و باز به گل می مانی
