کد مطلب: 34062
 
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۴ ساعت ۲۰:۲۶
امروز و بعد از این توافق حال و هوای بورس دیدنی است. شاخص بورس بجای ذوق زدگی واقعی برای اتفاقی نادر و تاریخی رو به سراشیبی گذاشته. جز واژه روانی برای این بورس می توان اصطلاح دیگری بکار برد؟
شاخص بجای ذوق زدگی سقوط کرد
 
اقتصاد ایران جزء جزء آن جالب و قابل تامل و دیدنی است. تمام محاسبات اقتصادی و چهارچوب های علمی و علت و معلولی در مورد این اقتصاد زخم خرده معنا و مفهومش را از دست داده. اقتصاددانان مات و مبهوت در مورد این اقتصاد مانده اند انگشت به دهن .

در این اقتصاد روابطی همچون روابط قیمت و تقاضا و ...کاملا متفاوت و گاها" در تضاد با آنچه در کتاب های علمی خوانده ایم عمل می کند .

این اقتصاد بیشتر از آنکه متاثر از علت ها و عوامل اقتصادی باشد متاثر از عوامل روانی است . خرده ای هم نمی توان گرفت . مردم و فعالان اقتصادی از این همه تغییر و بی برنامگی در سالهای گذشته خسته شدند و بی اعتماد . بی اعتماد بی اعتماد .

بورس این روزها نماد واقعی یک همچین اقتصادی است . یادم می آید روزهایی که بورس برای کوچکترین نشان از بهتر شدن روابط با غرب و دنیا له له می زد و انتظار می کشید. یادم می آید روزهایی را که اگر فقط و فقط یک نشانه و یک اثر از این بهتر شدن می دید چنان ذوق زده می شد که تا چند وقت کسی یارای گرفتن افسارش را نداشت.

اما امروز و بعد از این توافق حال و هوای بورس دیدنی است . شاخص بورس بجای ذوق زدگی واقعی برای اتفاقی نادر و تاریخی رو به سراشیبی گذاشته و رم کرده .  جز واژه روانی برای این بورس می توان اصطلاح دیگری بکار برد؟ درست جایی که انتظار می رفت بورس بخاطر یک اتفاق نادر و واقعی سر به آسمان بساید و مسوولین برای کنترل و حبابی شدن آن معطل و ناچار بمانند، بر عکس شده .

یکی باید جلوی سقوط آن را بگیرد . این بورس روانی، سهامداران واقعی خود را هم روانی کرده . انگار قرار هم نیست درست شود . این بورس را بجایی رساندند که بجای خوشحال شدن از اخبار شاد کننده حالش بد می شود . این بورس برای سهامداران واقعی بورس نمی شود.

اعتماد شرط اول و آخر بورس برای موفقیت درجذب منابع و پول های جامعه است.به دلایل مختلف این اعتماد از دست رفته . ظاهرا سهامداران حقوقی نبض کل بازار را به دست گرفتند و برای بازار سرمایه تعیین تکلیف می کنند . از دست هیچ کس هم کاری بر نمی آید . بورس روانی آدم های روانی هم می خواهد .

این اقتصاد یک همچین بورسی هم می خواهد . یک همچین بورسی یک چنین سهامدارن عمده ای هم می خواهد . نمی توان خرده گرفت. فقط مانده ام در این بورس سهامدارن جزء و مردمی که به هزار امید آرزو بجای بردن پول های خود سمت دلالی و خرید دلار و طلا و کردن داخل متکا و بانک آن را به بازار سرمایه اورده اند تا هم سودی ببرند و هم به اقتصاد کمک کنند، روانی اند یا کسانی که با این اعتماد بازی می کنند؟ آیینه تمام نمای اقتصاد ما غبار گرفته است . این آیینه خودش را هم نمی تواند نشان دهد چه رسد به تصویر اقتصاد کشور.